فرهنگ چین

آشنایی با عقاید و فرهنگ مذهبی کشور چین

آشنایی با عقاید و فرهنگ مذهبی کشور چین

فرهنگ غنی و پویای چین، مملو از آموزه‌های فلسفی و مذهبی عمیق و متنوعی است که در طول هزاران سال شکل گرفته‌اند. در میان این آموزه‌ها، سه مکتب فکری برجسته به نام‌های کنفوسیوس، بودیسم و تائوئیسم، نقشی محوری در شکل‌دهی به هویت فرهنگی و هنری مردم چین ایفا کرده‌اند.

در این مقاله به مختصری از آن می‌پردازیم و بصورت خلاصه هر یک از این باورهای فرهنگی مردمان کشور چین را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

  • فرهنگ چین تحت تأثیر کنفوسیوس، تائوئیسم و بودیسم است.
  • سال نو چینی مهم‌ترین تعطیلات در چین است.
  • هنر چینی شامل نقاشی، خوشنویسی، مجسمه‌سازی و اپرا است.

نقش کنفوسیوس در فرهنگ چین

کنفوسیوس، فیلسوف  چینی که در سده ۵ قبل از میلاد می‌زیست. آموزه‌های وی تا امروز تاثیر فراوانی در آداب و رسوم مردم کشور چین داشته است. از همین‌ رو گفته‌های این فیلسوف بزرگ که بر اخلاق، نظم اجتماعی و احترام به بزرگان تأکید دارد. کنفوسیوس معتقد بود که افراد باید در جامعه نقشی متناسب با توانایی‌های خود داشته باشند و به یکدیگر احترام بگذارند. آموزه‌های کنفوسیوس تا به امروز در فرهنگ چین نقش مهمی دارد و بر آداب و رسوم، روابط اجتماعی و سیاست این کشور تأثیر می‌گذارد.

کنفوسیوس بر اهمیت تعهدات متقابل میان افراد تأکید داشت. او معتقد بود که هر فرد در جامعه نقش‌ها و مسئولیت‌هایی دارد که باید به آن‌ها وفادار بماند. این تعهدات شامل وفاداری به خانواده، احترام به بزرگترها، و اخلاص در دوستی‌ها می‌شود. کنفوسیوس تاکید داشت که پایبندی به این تعهدات موجب می‌شود که جامعه‌ای هماهنگ و متعادل شکل بگیرد. او معتقد بود که حاکمان باید الگوهایی از فضیلت و نیکوکاری باشند تا مردم نیز آن‌ها را دنبال کنند. کنفوسیوس تأکید می‌کرد که حکومت باید بر اساس اصول اخلاقی بنا شود تا به این ترتیب، عدالت و همزیستی مسالمت‌آمیز در جامعه تقویت گردد.

کنفوسیوس بر این باور بود که اخلاق و رفتار نیک انسان‌ها، ستون‌های اصلی جامعه‌ای عادلانه و منظم هستند. وی بر این عقیده بود که افراد باید به نیکی، احترام متقابل، و انصاف در برخورد با یکدیگر پایبند باشند. از دیدگاه وی، رعایت این اصول اخلاقی تنها به بهبود روابط فردی منجر نمی‌شود، بلکه زمینه‌ساز پیشرفت و آرامش در سطح جامعه نیز خواهد بود.

نکات کلیدی هنرهای چینی تحت تأثیر کنفوسیوس است

  • خوشنویسی یکی از هنرهای برجسته در فرهنگ چین است که عمیقاً تحت تأثیر ارزش‌های کنفوسیوسی است. خوشنویسی نه تنها به عنوان یک فعالیت هنری بلکه به عنوان یک وسیله برای تمرین فضیلت و انضباط فردی دیده می‌شود. کنفوسیوس بر اهمیت نوشتن و خواندن به عنوان بخشی از تعلیم و تربیت اخلاقی تأکید داشت.
  • نقاشی‌های مرتبط با مناظر طبیعی، نیز تحت تأثیر فلسفه کنفوسیوس قرار دارد. این آثار اغلب بازتاب‌دهنده تعادل و هارمونی هستند که در تعالیم کنفوسیوس بسیار مورد توجه است.
  • کنفوسیوس موسیقی را به عنوان بخشی حیاتی از آموزش و پرورش اخلاقی می‌دید و بر این باور بود که موسیقی می‌تواند نظم، هارمونی و اخلاق را در جامعه تقویت کند. ترکیب این اعتقادات با سنت‌های موسیقی چین، باعث شده است که موسیقی کلاسیک چینی اغلب احساساتی عمیق و متفکرانه را منتقل کند.
  • کنفوسیوس همچنین در هنر سرامیک و چینی‌سازی تأثیر گذاشته است، کاشی‌های چینی با ارزش‌های ساده، زیبایی ظریف تحت این مکتب ساخته می‌شوند.

تاثیرات بودیسم در فرهنگ چینی

در اوایل قرن ۲۰۶ قبل از میلاد بودیسم از کشور هند به کشور چین راه یافت و به تدریج به یکی از ادیان اصلی این کشور تبدیل گردید. با توجه به تاریخ کشور چین، بودیسم همزمان با سلسله هان ایجاد شد و گسترش بودیسم در کل کشور چین گسستگی را درست کرد که این مذهب را به سه بخش اصلی تقسیم کرد سنت‌های بودایی هان، بودایی تبتی، و بودایی جنوبی پا به عرصه وجود گذاشتند و هر یک از این سنت‌ها به نوبه خود تأثیرات عمیق و گسترده‌ای بر فرهنگ، فلسفه، هنر و جامعه چین داشتند.

بودیسم با گذشت زمان در جنبه‌های متعددی از زندگی مردم چین نفوذ کرد و به شکل‌گیری هویت فرهنگی این کشور کمک شایانی نمود. در حوزه هنر، بودیسم الهام‌بخش خلق آثار ماندگاری در زمینه‌های مجسمه‌سازی، نقاشی، معماری، و خوشنویسی بود. معابد بودایی، با معماری باشکوه و مجسمه‌های ظریف و پرجزئیات، به گنجینه‌های فرهنگی چین تبدیل شده‌اند. نقاشان چینی با الهام از آموزه‌های بودایی، تصاویر روحانی و ظریفی از بودا، بودیساتواها، و شخصیت‌های مذهبی دیگر خلق کرده‌اند.

در حوزه فلسفه، بودیسم موجب غنای اندیشه و تفکر در چین شد. تعالیم بودایی با فلسفه‌های سنتی چینی مانند کنفوسیوس و تائوئیسم درآمیخت و مکاتب فکری جدیدی را به وجود آورد.

هنرهای چینی تحت تأثیر بودیسم

بودیسم از زمان ورودش به چین، تأثیرات عمیق و دائمی بر هنر این کشور گذاشته است. در معماری، ظهور و گسترش معابد بودایی با پیچیدگی‌های معماری خاص و باغ‌های زیبا نمونه‌ای بارز از نقش هنر است. در حوزه مجسمه‌سازی، تصاویر بودا و بودیساتواها به صورت‌های متنوع و با جزئیات دقیق خلق شده‌اند که هر یک سمبلی از آموزه‌های بودیسم هستند. نقاشی‌های دیواری که داستان‌ها و آموزه‌های بودایی را به تصویر می‌کشند، نه تنها به عنوان آثار هنری بلکه به عنوان وسایل معنوی مورد استفاده قرار می‌گیرند. حتی در هنرهای کوچک‌تر مانند ساخت ظروف چینی، نفوذ بودیسم به خوبی مشهود است، جایی که اغلب نمادها و طرح‌های بودایی برای نقش‌برجسته‌سازی و تزئین استفاده می‌شوند. این هنرها، که به طور گسترده‌ای بیان‌کننده فرهنگ و معنویت بودیسم هستند، نه تنها در چین بلکه در سراسر جهان شناخته شده و تحسین‌برانگیز می‌باشند.

مکتب تائوئیسم در فرهنگ چین  

تائویسم، مذهبی با ریشه‌های عمیق در باورهای باستانی چین نظیر پرستش طبیعت که در طول تاریخ  به شاخه‌های متعددی یافته و نهایتاً به دو آیین اصلی «چیوان جن» و «جن ای» تفرع یافته است. این دین در بین قوم هان تأثیرات چشمگیری داشته، اما به دلیل نبود مراسم و آیین‌های پیچیده برای پیوستن به این دین، ارزیابی دقیق از تعداد پیروانش دشوار است. در حال حاضر، چین دارای بیش از ۱۵۰۰ معبد و حدود ۲۵ هزار روحانی تائوییست، شامل زنان و مردان، است.

آیین تائوئیسم، یکی از قدیمی‌ترین و مهم‌ترین فلسفه‌ و دین‌های سنتی چین است که بر اساس تعالیم لائوتزو، فیلسوف چینی قرن ششم پیش از میلاد، شکل گرفته است. متن مقدس این آیین، دائو ده جینگ، به عنوان منبع اصلی دانش و فلسفه تائو شناخته می‌شود و تعالیم آن بر پیروی از «دائو» یا «راه» تأکید دارد، که اصل و اساس همه چیزها و مبنای وجود و نیستی است. تائوئیسم بر خودآگاهی، آرامش درونی و هارمونی با طبیعت تاکید دارد و به پیروان خود می‌آموزد که چگونه با جریان طبیعی زندگی همراه شوند و از مقاومت در برابر تغییرات طبیعی خودداری کنند. این دین، با وجود پیچیدگی‌های فلسفی، در بسیاری از جنبه‌های فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی چین نفوذ داشته است.

در بینش تائوئیسم، مفهوم «وو وی» یا «عمل بی‌عمل» یکی از اصول مهم است که به معنای زندگی بدون اجبار و تلاش برای کنترل محیط یا رویدادهاست. این ایده، که ظاهراً متناقض به نظر می‌رسد، در واقع بر زندگی کردن به گونه‌ای طبیعی و بدون اجبار تاکید دارد و اینکه انسان باید به جای مقابله با طبیعت، خود را با ریتم‌های طبیعی آن هماهنگ کند. تائوئیسم همچنین بر اهمیت تعادل بین نیروهای یین و یانگ تاکید می‌کند که هر دو باید در هماهنگی با یکدیگر باشند تا سلامتی و آرامش به دست آید. این مفاهیم در پزشکی سنتی چین، هنرهای رزمی و حتی در آشپزی چینی نیز مشهود است که همگی به نوعی تحت تأثیر فلسفه تائوئیسم قرار دارند.

تائوئیسم نه تنها به عنوان یک دین بلکه به عنوان یک سیستم فلسفی در طول تاریخ چین به طور گسترده‌ای مورد استفاده و تحسین قرار گرفته است. این آیین تأثیر عمیقی بر هنر، ادبیات، و دیگر جنبه‌های فرهنگی چین گذاشته است و حتی در دوران مدرن نیز، تائوئیسم همچنان بر بسیاری از جنبه‌های زندگی مدرن چین تأثیر می‌گذارد. تائوئیسم در بین مردم چین و همچنین در میان غربی‌هایی که به دنبال معنویت و آرامش درونی هستند، احترام زیادی برخوردار است. این آموزه‌ها که بر سادگی، طبیعت‌گرایی و خودآگاهی تمرکز دارند، به عنوان راهنمایی برای زندگی در جهان پرتلاطم امروزی به کار گرفته می‌شوند و می‌توانند بخشی از راهکارهای مقابله با استرس و اضطراب زندگی مدرن مورد استفاده قرار گیرند.

هنرهای چین تحت تأثیر  آیین تائوئیسم

آیین تائوئیسم، با ایده‌های عمیق و طبیعت‌گرایانه خود، به شکل قابل توجهی بر هنرهای چینی تأثیر گذاشته است. در هنر، به‌ویژه در نقاشی‌های منظره، تاثیر این آیین به خوبی دیده می‌شود؛ جایی که هنرمندان تمایل دارند با استفاده از رنگ‌ها و فرم‌های ساده ولی پرمعنا، هارمونی و یگانگی با طبیعت را نمایش دهند. تائوئیسم همچنین در هنر خوشنویسی چین، که در آن جریان آزاد مرکب و حرکت براق قلم نمایانگر «عمل بی‌عمل» و اصل «راه‌گریزناپذیر» است، نقش مهمی داشته است. در مجسمه‌سازی، تصاویر آرام و متعادل از معلمان و شخصیت‌های تائو، نمونه‌های بارز دیگری از این تأثیرات هستند. این آثار هنری، که گاهی اوقات عناصر طبیعی مانند آب، کوه، و درختان را در بر می‌گیرند، به گونه‌ای طراحی شده‌اند که بازتاب‌دهنده اصول تائوئیسم در جستجوی تعادل و سادگی هستند.

در پایان می‌توان گفت آموزش زبان چینی در‌فهم بهتر عقاید فرهنگ چینی و آشنایی با آداب رسوم به همراه دانش زبان چینی سبب می‌شود، هنر و جامعه این کشور، عمیق‌تر درک شود. کنفوسیوس، بودیسم و تائوئیسم نه تنها شکل‌دهنده نگرش‌ها و ارزش‌های اجتماعی بوده‌اند، بلکه در ساختار بنیادین هنرهای چینی نیز نقش مؤثری ایفا کرده‌اند. این سنت‌های معنوی به هنرمندان این سرزمین الهام بخشیده‌ تا آثاری خلق کنند که نه تنها از نظر زیبایی‌شناسی بلکه از نظر فلسفی نیز غنی و پرمعنا هستند. با درک این تأثیرات می‌توان بهتر ارزش‌های معنوی و فرهنگی را که طی قرن‌ها در هنر چین جریان داشته‌اند، قدردانی کرد. این هنرها نه تنها بازتاب‌دهنده تاریخ و تمدن چین هستند، بلکه پلی به سوی درک عمیق‌تر از فلسفه و زندگی در این کشور پر رمز و راز می‌باشند.

اگر دوست دارید به صورت تخصصی در حوزه تجاری چین بیشتر بدانید به شما پیشنهاد میکنیم مقاله آداب و رسوم و فرهنگ مردم چین در قرارهای تجاری را مطالعه بفرمایید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *