مشخصه اقتصاد ایران بخشهای هیدروکربنی، کشاورزی و خدماتی و همچنین حضور چشمگیر دولت در بخش تولید و خدمات مالی است. ایران رتبه دوم ذخایر گاز طبیعی و چهارمین ذخایر اثبات شده نفت خام را در جهان دارد. در حالی که برای یک کشور صادرکننده، نفت تنوع نسبی دارد، لذا فعالیت اقتصادی و تجاری و درآمدهای دولت همچنان به درآمدهای نفتی متکی است.
برنامه توسعه پنج ساله جدید اقتصادی ایران در دست تهیه است. برنامه قبلی شامل سه محور توسعه اقتصاد مقاومتی، پیشرفت در علم و فناوری و ارتقای تعالی فرهنگی بود. اصلاح فرایندهای دولتی و بخشهای مالی و بانکی و تخصیص و مدیریت درآمدهای نفتی از جمله اولویتهای آنان بود. در اینجا به منظور آشنایی بیشتر با فرصتهای تجاری ایران و چین و انجام مشاوره بازرگانی در این حوزه لازم است ادامه مطلب را بررسی کنید.
بررسی فرصتهای تجاری ایران و چین
در بررسی فرصتهای تجاری ایران و چین باید بدانید که چین و ایران برای گفتگوهای گزارش شده خود در مورد توافقنامه مشارکت بلندمدت حتی قبل از اینکه جزئیاتی از آن به طور رسمی آشکار شود، در کانون توجه قرار دارند. چراغ سبز این مذاکرات اندکی پس از نهایی شدن توافق هستهای ایران در سال ۲۰۱۶، زمانی که شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، سفری تاریخی به این کشور داشت و با رهبر معظم انقلاب، علی خامنهای دیدار کرد، روشن شد. در آن زمان، دو کشور بیانیه گستردهای مبنی بر پیگیری شراکت رسمیتر صادر کردند.
این قرارداد ۲۵ ساله گزارش شده، که ابعاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی دارد و مذاکرات پیرامون آن پیامدهای مهم اقتصادی و ژئوپلیتیکی است. انجام مشاوره بازرگانی در این حوزه به بررسی و ارائه جزئیات مرتبط با این فرایند میپردازد.
ممکن است ماهها طول بکشد تا جزئیات این توافق عمومی شود. بر اساس گمانه زنیها در رسانهها و پیش نویس ادعایی فاش شده، این قرارداد برای هموار کردن راه برای سرمایه گذاری قابل توجه چین در بخشهای مهم استراتژیک ایران از جمله حمل و نقل، انرژی، مخابرات، گردشگری و مراقبتهای بهداشتی طراحی شده است. شایعه شده است که این معامله شامل همکاری امنیتی و اشتراک اطلاعات است.
هر گونه همکاری نظامی و امنیتی چین و ایران، در حالی که غرب به عنوان یک اقدام تحریک آمیز تلقی میشود، احتمالاً یک راه حل کند خواهد بود. انجام مشاوره بازرگانی در این حوزه کمک شایانی به بهود عملکرد فرصتهای تجاری ایران و چین خواهد داشت.
همکاری تجاری چین و ایران
در بررسی فرصتهای تجاری ایران و چین باید بدانید که زمانی که ایران، چین و روسیه در سال ۲۰۱۹ گامی بیسابقه برای انجام رزمایشهای دریایی مشترک برداشتند، یک کارشناس امنیتی چین در گفتگو با شورای روابط خارجی اروپا بیان کرد که این موضوع بیشتر به دنبال پیام دادن به ایالات متحده بود. تهران و پکن تا حد زیادی با یکدیگر رابطهای عمل گرایانه، تجاری محور و غیر ایدئولوژیک دارند. ایران به طور کامل پیامدهای ظهور سریع چین به عنوان یک قدرت جهانی را درک میکند.
در واقع، با توجه به تأثیر گسترده تحریمهای ثانویه ایالات متحده بر تجارت اروپا با ایران، رهبران ایران اکنون چین را تنها قدرت بزرگ جهانی میدانند که میتواند سلطه اقتصادی ایالات متحده را به چالش بکشد و بنابراین، حمایت اقتصادی و سیاسی برای کشورشان در برابر افزایش آن را فراهم میکنند. این مباحث با انجام مشاوره بازرگانی میتواند سمت و سوی درستتری را در پیش گیرد.
فشار آمریکا در همین حال موجب شد، چین درک کند که ایران یک قدرت منطقهای بزرگ است که در تقاطع خاورمیانه و آسیای مرکزی قرار دارد. در حالی که چین به عنوان یکی از شرکای تجاری برتر قرار دارد، لذا ایران هنوز پتانسیلهای بکر زیادی برای سرمایه گذاری خارجی دارد، چیزی که پکن میتواند روی آن سرمایهگذاری کند. پس از دیدار شی جینپینگ در سال ۲۰۱۶، مذاکرات بر سر توافقنامه مشارکت به کندی آغاز شد. در طول یک سفر تحقیقاتی ECFR به پکن، کارشناسان چینی در مورد ناامید شدن دولت و بازیگران تجاری چین در به دست آوردن توافق هستهای و ایران بر جذب شرکتهای اروپایی و آمریکایی به هزینه همتایان چینی خود بحث کردند.
برای دریافت مشاوره تجاری و پر کردن فرم برای این لینک کلیک کنید.
عوامل موثر در بررسی فرصتهای تجاری ایران و چین
با انجام مشاوره بازرگانی متوجه خواهید شد که ایران فرصتهای مهمی را برای جاه طلبیهای منطقهای و قارهای چین ارائه میدهد. این کشور دارای یکی از بزرگترین ذخایر اثبات شده نفت و گاز طبیعی در جهان است که برای اقتصاد معروف چین که از نظر انرژی ناامن محسوب میشود، مهم است. ایران همچنین یک منطقه جغرافیایی بین دریای خزر و خلیج فارس را اشغال کرده است، یک نقطه کلیدی در جاده ابریشم قدیم که مسیری ضروری برای طرح کمربند و جاده (BRI) خواهد بود.
ایران و چین برای دههها از روابط دیپلماتیک و اقتصادی برخوردار بودهاند، اما همکاریهای اقتصادی آنها همواره تحت تأثیر عوامل متعددی با مشکل مواجه بوده است. مهمترین آنها رابطه آنها با غرب است. همانطور که بسیاری قبلاً اشاره کردند، اولویت دادن چین به روابط خود با غرب به این معنی بود که، حتی از دهه ۱۹۸۰، به دلیل ترس از واکنش تلافی جویانه ایالات متحده با ایران احتیاط کرده است. خود ایران نیز روابط خود با غرب را در اولویت قرار داده است که نمونه آن اتهامات متعددی است که به دولت سابق(روحانی) وارد میشد، مانند نادیده گرفتن روابط با شرق به ویژه چین و قرار دادن همه مهرههای خود در سبد تنش زدایی با غرب.
با انجام مشاوره بازرگانی در این حوزه متوجه خواهید شد که پس از تصویب قانون تحریمهای ایران و لیبی در سال ۱۹۹۶ که به دنبال ممانعت از سرمایهگذاری در بخش نفت ایران بود، دولت چین رویکرد محتاطانهای نسبت به سرمایهگذاری در ایران در پیش گرفت. رئیس جمهور احمدی نژاد استراتژی «نگاه به شرق» را مبنی بر تمرکز بر روابط اقتصادی ایران با شرق آغاز کرد. این امر چین را به بزرگترین شریک تجاری ایران در سال ۲۰۱۰ تبدیل کرد و در سال ۲۰۱۰ از اتحادیه اروپا پیشی گرفت. اما اینکه آیا این به دلیل استراتژی سازمان یافته آسیایی شدن بود یا صرفاً اروپاییزدایی از تجارت ایران در نتیجه تشدید تحریمهای غرب، قابل بحث است.
سرمایه گذاریهای چین در ایران
پس از توافق موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک که معمولاً از آن به عنوان توافق هستهای ایران یاد میشود، لغو تحریمهای بین المللی راه را برای تعامل عمیق تر چین با ایران باز کرد. رئیس جمهور شی به تهران سفر کرد و یک مشارکت راهبردی جامع را تکمیل کرد و سرمایه گذاریهای چین در ایران به میزان قابل توجهی افزایش یافت. به عنوان مثال، چین از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵، ۱٫۵۱ میلیارد دلار در اقتصاد ایران سرمایه گذاری کرده است، اما سرمایه گذاریهای خود را بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ به ۱۰٫۷۳ میلیارد دلار افزایش داده است. اجرای معنادار این امر میتواند ناشی از مجموعهای از عوامل از اولویتهای بودجهای رقابتی ایران تا ناتوانی دو کشور در هماهنگی مناسب سیاستهای تجاری باشد. محافظه کاران بیشتر از این فرایند به عنوان مدرکی برای انتقاد از سیاستهای بیش از حد غرب محور روحانی استفاده میکنند.
نکات قابل توجه در بررسی فرصتهای تجاری ایران و چین
با انجام مشاوره بازرگانی متوجه خواهید شد که زمانی که آمریکا از توافق هستهای ایران خارج شد، روابط اقتصادی آسیب دید. صادرات چین به ایران از حدود ۱٫۲ میلیارد دلار در اکتبر ۲۰۱۸ به تنها ۴۰۰ میلیون دلار در دسامبر ۲۰۱۸ کاهش یافت و واردات چین از ایران، عمدتاً نفت نیز به شدت کاهش یافت. با این حال، روابط اقتصادی ایران با چین نسبتاً یک بعدی است. ایران مقداری نفت به چین صادر میکند و از وجوه انباشته در حسابهای چینی برای خرید برخی اقلام مانند مواد و نهاده ها برای حفظ و رشد صادرات غیرنفتی خود استفاده میکند.
پروژههای «کمربند و جاده» در ایران تقریباً به طور کامل متوقف شدهاند، زیرا مؤسسات مالی چین از ترس هدف قرار گرفتن توسط وزارت خزانهداری آمریکا از دخالت در این امر خودداری میکنند. همانطور که دهه گذشته نشان داده است، شرکتهای خصوصی چینی و حتی شرکتهای بزرگ تحت حمایت دولتی از فشار تحریمها مصون نیستند.
بسیاری از محققان استدلال کردهاند که چین عمداً سرمایه گذاری خود را در ایران به نفع عربستان سعودی و امارات متحده عربی محدود کرده است که در حال حاضر حجم تجارت و جریان سرمایه گذاری بیشتری با آنها دارد. بر اساس این استدلال، چین، مانند قدرتهای غربی، طرفی را در خاورمیانه انتخاب میکند و کسانی را انتخاب میکند که در حال حاضر روابط اقتصادی قویتری با آنها دارد. اما جز عدم توازن ذکر شده در ارقام تجاری و سرمایه گذاری موجود و تصمیمات منفرد چین که در دهههای متمادی با منافع ایران خصمانه است، این ادعا را ثابت میکند که تحریمهای غرب و فشار سیاسی ایالات متحده توضیح قانع کنندهتری برای آن ارائه میدهد.
سخن پایانی
با انجام مشاوره بازرگانی متوجه خواهید شد که توافق تجاری بین ایران و چین که در ۲۴ مارس اعلام شد، ظاهراً نشان دهنده ارتقای چشمگیر روابط بین دو کشور است. مهمتر از همه، این توافق در برخی منظرها به عنوان نشانهای از یک تغییر ژئوپلیتیک با هدف مقابله با نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه و بهویژه، ابزاری برای از بین بردن فشاری است که تحریمهای بینالمللی به رهبری آمریکا بر اقتصاد ایران گذاشته است. با این حال، این مقاله استدلال میکند که اهمیت توافق اغراقآمیز است و چین، اگرچه آماده است تا از تلاشهای ایران برای گسترش گزینههای دیپلماتیک خود حمایت کند، اما روابط سیاسی و اقتصادی خود با تهران را تا حدی تعمیق نخواهد کرد که چین را به خطر بیندازد.
بدون دیدگاه