اهمیت روابط تجاری بین ایران و چین
ایران دارای دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی و چهارمین ذخایر نفت خام در جهان است. این منابع عظیم انرژی زمینهساز روابط تجاری گسترده با چین شدهاند، زیرا چین به عنوان یکی از بزرگترین مصرفکنندگان انرژی جهان، نیازمند واردات نفت و گاز از ایران است. درآمدهای نفتی، نقش قابلتوجهی در بخشهای تولید و اقتصادی را ایفا میکند.همچنین ستون اصلی فعالیتهای اقتصادی، تجاری و درآمدهای دولتی ایران را تشکیل میدهند و نقش مهمی در تقویت روابط تجاری بین ایران و چین ایفا میکنند.
تاریخچه روابط تجاری ایران و چین
روابط تجاری ایران و چین دارای تاریخی طولانی و قدیمی است که به قرون گذشته بازمیگردد. این روابط از طریق جاده ابریشم آغاز شد، راهی تجاری که شرق و غرب را به هم متصل میکرد و از قلمرو ایران میگذشت. جاده ابریشم به عنوان یکی از بزرگترین شبکههای تجاری دوران باستان، نقش حیاتی در تبادل کالا، فرهنگ، علم و فناوری بین این دو کشور ایفا کرد. ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود، به عنوان پل ارتباطی میان تمدنهای شرق و غرب عمل میکرد و کالاهای چینی مانند ابریشم، چای و ادویهجات از طریق این جاده به ایران و سپس به اروپا صادر میشد. در مقابل، محصولات ایرانی مانند فرش، زعفران، و محصولات معدنی به چین صادر میگردید.
در دوران حکومت ساسانیان در ایران و همزمان با سلسله تانگ در چین، روابط تجاری دو کشور به اوج خود رسید. این دوران شاهد تبادلات گستردهای بود کالا، بلکه ایدهها و دانشهای مختلف را نیز شامل میشد. ایرانیان نقش مهمی در انتقال علوم و فناوریهای چینی به خاورمیانه و اروپا داشتند. این روابط تجاری پس از سقوط امپراتوری ساسانی و ظهور اسلام نیز ادامه یافت. در دوران اسلامی، روابط ایران و چین همچنان به قوت خود باقی ماند. سفرنامههای مارکوپولو و دیگر جهانگردان نیز به این روابط تجاری گسترده اشاره کردهاند.
با ورود به دوران مدرن، روابط تجاری ایران و چین تحت تأثیر تغییرات سیاسی و اقتصادی جهانی قرار گرفت. در قرن بیستم، هر دو کشور با چالشهای داخلی و بینالمللی مختلفی مواجه شدند که بر روابط تجاری آنها تأثیر گذاشت. پس از انقلاب اسلامی، ایران به دنبال توسعه روابط خود با کشورهای غیرغربی بود و چین به عنوان یک قدرت نوظهور اقتصادی، یکی از شرکای مهم تجاری ایران شد. در دهههای اخیر، این روابط با امضای توافقنامههای مختلف و افزایش حجم تبادلات تجاری تقویت شده است. چین اکنون یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت ایران است و در مقابل، کالاهای چینی در بازارهای ایران حضور گستردهای دارند.
در سالهای اخیر، با توجه به تحریمهای اقتصادی غرب علیه ایران، چین به عنوان یکی از شرکای اصلی تجاری ایران اهمیت بیشتری پیدا کرده است. این روابط تجاری نه تنها به مبادله کالا محدود نمیشود، بلکه شامل سرمایهگذاریهای مشترک در بخشهای مختلف از جمله نفت و گاز، حملونقل، و زیرساختهای اقتصادی نیز میشود. در حال حاضر، همکاریهای اقتصادی و تجاری ایران و چین به عنوان یکی از اولویتهای اصلی سیاست خارجی دو کشور تلقی میشود و پیشبینی میشود که این روابط در آینده نیز با توجه به منافع مشترک اقتصادی و سیاسی هر دو کشور به توسعه بیشتری دست یابد.
تحولات اخیر در روابط تجاری ایران و چین
اگرچه روابط تجاری ایران و چین قدمتی به اندازه تاریخ این دو کشور دارد، اما در سالهای اخیر، این روابط بیشتر بر پایه تجارت نفت و گاز استوار بوده است. با این حال، تحریمهای بینالمللی علیه ایران و رشد چشمگیر اقتصاد چین باعث تغییراتی در این روابط شده است. امروزه کالاهای چینی با کیفیت پایین و قیمت ارزان به وفور در بازارهای ایران یافت میشوند و وابستگی به کالاهای اروپایی کاهش یافته است. بر اساس آمارهای رسمی، چین اکنون بزرگترین شریک تجاری ایران در زمینه صادرات و واردات است.
بررسی فرصتهای تجاری ایران و چین
در بررسی فرصتهای تجاری ایران و چین باید بدانید که چین و ایران برای گفتگوهای گزارش شده خود در مورد توافقنامه مشارکت بلندمدت حتی قبل از اینکه جزئیاتی از آن به طور رسمی آشکار شود، در کانون توجه قرار دارند. چراغ سبز این مذاکرات اندکی پس از نهایی شدن توافق هستهای ایران در سال ۲۰۱۶، زمانی که شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، سفری تاریخی به این کشور داشت و با رهبر معظم انقلاب، علی خامنهای دیدار کرد، روشن شد. در آن زمان، دو کشور بیانیه گستردهای مبنی بر پیگیری شراکت رسمیتر صادر کردند.
این قرارداد ۲۵ ساله گزارش شده، که ابعاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی دارد و مذاکرات پیرامون آن پیامدهای مهم اقتصادی و ژئوپلیتیکی است.
احتمال دارد ماهها طول بکشد تا جزئیات این توافق به طور عمومی منتشر شود. بر اساس گمانهزنیهای رسانهها و پیشنویسهای فاش شده، این قرارداد زمینه را برای سرمایهگذاری قابل توجه چین در بخشهای استراتژیک ایران از جمله حملونقل، انرژی، مخابرات، گردشگری و مراقبتهای بهداشتی هموار میکند. همچنین گفته میشود که این توافق شامل همکاریهای امنیتی و اشتراک اطلاعات نیز خواهد بود.
هرگونه همکاری نظامی و امنیتی بین چین و ایران، اگرچه ممکن است به عنوان یک اقدام تحریکآمیز توسط غرب تلقی شود، احتمالاً به تدریج پیش خواهد رفت.
همکاری تجاری چین و ایران
در بررسی فرصتهای تجاری ایران و چین باید بدانید که زمانی که ایران، چین و روسیه در سال ۲۰۱۹ گامی بیسابقه برای انجام رزمایشهای دریایی مشترک برداشتند، یک کارشناس امنیتی چین در گفتگو با شورای روابط خارجی اروپا بیان کرد که این موضوع بیشتر به دنبال پیام دادن به ایالات متحده بود. تهران و پکن تا حد زیادی با یکدیگر رابطهای عمل گرایانه، تجاری محور و غیر ایدئولوژیک دارند. ایران به طور کامل پیامدهای ظهور سریع چین به عنوان یک قدرت جهانی را درک میکند.
در واقع، با توجه به تأثیر گسترده تحریمهای ثانویه ایالات متحده بر تجارت اروپا با ایران، رهبران ایران اکنون چین را تنها قدرت بزرگ جهانی میدانند که میتواند سلطه اقتصادی ایالات متحده را به چالش بکشد و بنابراین، حمایت اقتصادی و سیاسی برای کشورشان در برابر افزایش آن را فراهم میکنند. این مباحث با انجام مشاوره بازرگانی میتواند سمت و سوی درستتری را در پیش گیرد.
فشار آمریکا در همین حال موجب شد، چین درک کند که ایران یک قدرت منطقهای بزرگ است که در تقاطع خاورمیانه و آسیای مرکزی قرار دارد. در حالی که چین به عنوان یکی از شرکای تجاری برتر قرار دارد، لذا ایران هنوز پتانسیلهای بکر زیادی برای سرمایه گذاری خارجی دارد، چیزی که پکن میتواند روی آن سرمایهگذاری کند. پس از دیدار شی جینپینگ در سال ۲۰۱۶، مذاکرات بر سر توافقنامه مشارکت به کندی آغاز شد. در طول یک سفر تحقیقاتی ECFR به پکن، کارشناسان چینی در مورد ناامید شدن دولت و بازیگران تجاری چین در به دست آوردن توافق هستهای و ایران بر جذب شرکتهای اروپایی و آمریکایی به هزینه همتایان چینی خود بحث کردند.
برای دریافت مشاوره تجاری و پر کردن فرم برای این لینک کلیک کنید.
آینده روابط تجاری ایران و چین
آینده روابط تجاری ایران و چین با توجه به تحولات اخیر و توافقات بلندمدت، چشماندازی پر از فرصت و چالش را نشان میدهد. با توجه به لغو تحریمهای بینالمللی و افزایش سرمایهگذاریهای چین در بخشهای مختلف اقتصاد ایران، انتظار میرود که همکاریهای تجاری بین دو کشور به طور قابل توجهی گسترش یابد. چین به عنوان یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت جهان، نیاز به منابع انرژی دارد و ایران با داشتن ذخایر بزرگ نفت و گاز، میتواند شریک استراتژیک قابل اعتمادی برای تامین این نیاز باشد.
از سوی دیگر، ایران نیز به دنبال تنوعبخشی به اقتصاد خود و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی است و همکاری با چین میتواند به توسعه بخشهای غیرنفتی مانند صنایع تولیدی، فناوری و گردشگری کمک کند. با این حال، روابط تجاری دو کشور با چالشهایی نظیر تحریمهای مجدد بینالمللی، مشکلات لجستیکی و تفاوتهای فرهنگی و مدیریتی نیز مواجه است. برای مقابله با این چالشها و بهرهبرداری از فرصتهای موجود، تقویت زیرساختهای تجاری، افزایش تعاملات فرهنگی و آموزشی، و تدوین سیاستهای تجاری مشترک ضروری به نظر میرسد.
عوامل موثر در بررسی فرصتهای تجاری ایران و چین
با انجام مشاوره بازرگانی متوجه خواهید شد که ایران فرصتهای مهمی را برای جاه طلبیهای منطقهای و قارهای چین ارائه میدهد. این کشور دارای یکی از بزرگترین ذخایر اثبات شده نفت و گاز طبیعی در جهان است که برای اقتصاد معروف چین که از نظر انرژی ناامن محسوب میشود، مهم است. ایران همچنین یک منطقه جغرافیایی بین دریای خزر و خلیج فارس را اشغال کرده است، یک نقطه کلیدی در جاده ابریشم قدیم که مسیری ضروری برای طرح کمربند و جاده (BRI) خواهد بود.
ایران و چین برای دههها از روابط دیپلماتیک و اقتصادی برخوردار بودهاند، اما همکاریهای اقتصادی آنها همواره تحت تأثیر عوامل متعددی با مشکل مواجه بوده است. مهمترین آنها رابطه آنها با غرب است. همانطور که بسیاری قبلاً اشاره کردند، اولویت دادن چین به روابط خود با غرب به این معنی بود که، حتی از دهه ۱۹۸۰، به دلیل ترس از واکنش تلافی جویانه ایالات متحده با ایران احتیاط کرده است. خود ایران نیز روابط خود با غرب را در اولویت قرار داده است که نمونه آن اتهامات متعددی است که به دولت سابق(روحانی) وارد میشد، مانند نادیده گرفتن روابط با شرق به ویژه چین و قرار دادن همه مهرههای خود در سبد تنش زدایی با غرب.
با انجام مشاوره بازرگانی در این حوزه متوجه خواهید شد که پس از تصویب قانون تحریمهای ایران و لیبی در سال ۱۹۹۶ که به دنبال ممانعت از سرمایهگذاری در بخش نفت ایران بود، دولت چین رویکرد محتاطانهای نسبت به سرمایهگذاری در ایران در پیش گرفت. رئیس جمهور احمدی نژاد استراتژی «نگاه به شرق» را مبنی بر تمرکز بر روابط اقتصادی ایران با شرق آغاز کرد. این امر چین را به بزرگترین شریک تجاری ایران در سال ۲۰۱۰ تبدیل کرد و در سال ۲۰۱۰ از اتحادیه اروپا پیشی گرفت. اما اینکه آیا این به دلیل استراتژی سازمان یافته آسیایی شدن بود یا صرفاً اروپاییزدایی از تجارت ایران در نتیجه تشدید تحریمهای غرب، قابل بحث است.
سرمایه گذاریهای چین در ایران
پس از توافق موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) یا همان توافق هستهای ایران، لغو تحریمهای بینالمللی راه را برای تعامل عمیقتر چین با ایران باز کرد. در این دوره، رئیسجمهور شی جین پینگ به تهران سفر کرد و یک مشارکت راهبردی جامع با ایران را به امضا رساند. به دنبال این توافق، سرمایهگذاریهای چین در ایران به طور قابل توجهی افزایش یافت. به عنوان مثال، چین از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ حدود ۱٫۵۱ میلیارد دلار در اقتصاد ایران سرمایهگذاری کرد، اما این رقم بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ به ۱۰٫۷۳ میلیارد دلار افزایش یافت.
این افزایش سرمایهگذاری میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، از جمله اولویتهای بودجهای رقابتی ایران و ناتوانی دو کشور در هماهنگی مناسب سیاستهای تجاری. محافظهکاران نیز از این وضعیت برای انتقاد از سیاستهای بیش از حد غربمحور دولت روحانی استفاده کردهاند.
کالاهای صادراتی ایران به چین
کالاهای اصلی صادراتی ایران شامل نفت و سوختهای معدنی است که حدود ۷۰ درصد از کل صادرات را تشکیل میدهد. پس از آن، پلاستیکها، سنگهای فلزی، مواد شیمیایی و آلی، نمک، گوگرد، خاک، سنگ، آهک و سیمان، مس و محصولات مرتبط، آبمیوهها و آجیل، آلومینیوم و ترکیبات آن، پنبه، پشم و موی حیوانات قرار دارند.
کالاهای وارداتی از چین به ایران
کالاهای چینی با بیشترین میزان واردات به ایران عبارتند از: ماشینآلات، بویلرها و رآکتورهای هستهای، لوازم و تجهیزات الکتریکی، وسایل حملونقل (غیر ریلی)، مبلمان، روشنایی و ساختمانهای پیشساخته، محصولات آهنی و فولادی، پلاستیکها، محصولات سرامیکی، آهن و فولاد، کاغذ و مقوا، و محصولات چرمی و مسافرتی. بر اساس آمارهای بینالمللی، بیش از ۷۷ درصد از صادرات برتر ایران به چین شامل نفت و سوختهای فسیلی میشود.
نکات قابل توجه در بررسی فرصتهای تجاری ایران و چین
با انجام مشاوره بازرگانی متوجه خواهید شد که زمانی که آمریکا از توافق هستهای ایران خارج شد، روابط اقتصادی آسیب دید. صادرات چین به ایران از حدود ۱٫۲ میلیارد دلار در اکتبر ۲۰۱۸ به تنها ۴۰۰ میلیون دلار در دسامبر ۲۰۱۸ کاهش یافت و واردات چین از ایران، عمدتاً نفت نیز به شدت کاهش یافت. با این حال، روابط اقتصادی ایران با چین نسبتاً یک بعدی است. ایران مقداری نفت به چین صادر میکند و از وجوه انباشته در حسابهای چینی برای خرید برخی اقلام مانند مواد و نهاده ها برای حفظ و رشد صادرات غیرنفتی خود استفاده میکند.
پروژههای «کمربند و جاده» در ایران تقریباً به طور کامل متوقف شدهاند، زیرا مؤسسات مالی چین از ترس هدف قرار گرفتن توسط وزارت خزانهداری آمریکا از دخالت در این امر خودداری میکنند. همانطور که دهه گذشته نشان داده است، شرکتهای خصوصی چینی و حتی شرکتهای بزرگ تحت حمایت دولتی از فشار تحریمها مصون نیستند.
بسیاری از محققان استدلال کردهاند که چین عمداً سرمایه گذاری خود را در ایران به نفع عربستان سعودی و امارات متحده عربی محدود کرده است که در حال حاضر حجم تجارت و جریان سرمایه گذاری بیشتری با آنها دارد. بر اساس این استدلال، چین، مانند قدرتهای غربی، طرفی را در خاورمیانه انتخاب میکند و کسانی را انتخاب میکند که در حال حاضر روابط اقتصادی قویتری با آنها دارد. اما جز عدم توازن ذکر شده در ارقام تجاری و سرمایه گذاری موجود و تصمیمات منفرد چین که در دهههای متمادی با منافع ایران خصمانه است، این ادعا را ثابت میکند که تحریمهای غرب و فشار سیاسی ایالات متحده توضیح قانع کنندهتری برای آن ارائه میدهد.
در آخر بررسی توافق تجاری ایران و چین
انجام مشاوره با متخصصین حوزه بازرگانی نشان میدهد که توافق تجاری بین ایران و چین که در ۲۴ مارس اعلام شد، به طور قابل توجهی روابط بین دو کشور را ارتقا میدهد. این توافق به عنوان نشانهای از تغییر ژئوپلیتیک با هدف کاهش نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه و کاهش فشار تحریمهای بینالمللی بر اقتصاد ایران تلقی میشود. با این حال، این مقاله استدلال میکند که اهمیت این توافق اغراق شده است. اگرچه چین آماده است تا از تلاشهای ایران برای گسترش گزینههای دیپلماتیک خود حمایت کند، اما روابط سیاسی و اقتصادی خود با تهران را به اندازهای تعمیق نخواهد داد که منافع خود را به خطر بیندازد.